ايلنا: در پي اظهارات اخير محمد جواد لاريجاني در خصوص بيت حضرت امام و سيد حسن خميني، مدير موسسه نشر و آثار امام خميني(ره) در نامهاي به وي،تاكيد كرد تامل بیشتری بر اهداف حرمتشکنان دودمان حضرت امام خمینی (س) بنماید.
به گزارش ايلنا متن نامه محمد علي انصاري بدين شرح است :
جناب آقای دکتر محمد جواد لاریجانی
با سلام
لطفا تامل بیشتری بر اهداف حرمت شکنان دودمان حضرت امام خمینی (س) بنمایید
چند گاهی است ملت ایران موجی از تخریب و شایعه و بعضا اهانت را علیه بیت شریف امام و خصوصا حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید حسن خمینی مشاهده میکند اینجانب به تاسی به بیت مکرم امام بنا نداشتم به دروغ پردازیها و دشنامها و تخریبها پاسخ گویم اما سابقه آشنایی مرا برآن داشت که چند کلامی هر چند کوتاه در این باره بنگارم باشد که اگر لازم بود در آینده شرح و بسط بیشتر در این حوزه بدهم.
قطعا برای مردم و بسیاری از صاحبنظران این سوال مطرح است که فلسفه این کار چیست و با بیان آن چه هدفی را دنبال میکنند بیگمان توفیق کامل در پاسخ به این سوال مستلزم بازخوانی و واکاوی امواج گسترده شایعات و تخریبها علیه شخص امام و یادگاران گرانقدر ایشان قبل و بعد از انقلاب است شاید برای نسل دوم و سوم و حتی نسل اول انقلاب دشوار باشد باور این واقعیت که امام با آن همه ابعاد بیکران معنویت، عرفان، فقاهت، سیاست و ایثار در راه نجات مردم، آماج تهمت و هتک و برچسبهای گوناگون وابستگی از قبیل وابسته به اجانب، غیر ایرانی، کمونیست و. . . قرار گرفته باشد و یا فرزندان پاک و نجیب و فاصل و با ایمان ایشان مرحوم آیتالله شهید حاج آقا مصطفی و خصوصا مرحوم حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج سید احمد خمینی با شدت بیشتری هدف این تهاجمات باشند. تا آنجا که امام را علیرغم دعوت به سکوت و صبر و خویشتن داری فرزندانشان مجبور به دفاع از آنان بنمایند و تصریح کنند که احمد بعد از من از تو انتقام میگیرند آری، این واقعیت است که اتفاق افتاده است اما نکته مهمی که کار بررسی و نتیجهگیری را از هدف طراحان دشوار میکند این است که نمیتوان همه امواج تخریب و توطئه و شایعات را در یک طیف یا یک گروه و تفکر جستجو کرد. هر چند که نتیجه و محصول هم یکی باشد. ولی باید تصدیق کنیم که تمامی بسترها و پیشینهها همچنان فعالند و چه بسا فعالتر نیز شدهاند زیرا اگر امام از یک دودمان اصیل و پاک و فرزندان شایسته برخوردار نبود بعد از امام سیل حملات و انتقادات شیب ملایم تریب پیدا میکرد اما وجود یک کانون گرم و معنوی و همراه و همدل با آرمانهای امام و انقلاب در بیت امام همانند جناب آقای حاج سید حسن خمینی که از محبوبیت و مقبولیت خاصی برخوردار است باعث آشفتگی و عصبانیت بیشتر آنان شده است و علیرغم ارتقائ جایگاه علمی و سیاسی واجتماعی و مردمی و اخلاقی روز افزون ایشان به شدت القاء میکنند که آقای حاج سید حسن آقا شان و جایگاه جز انتساب به امام ندارد.
از جنابعالی که منتسب به بیت شریف مرجعیت هستید و از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون در مناصب و عرصههای گوناگون از خوان نعمت جمهوری اسلامی ایران و امام بهره وافر نصیبتان شده است و به لطف و مدد الهی این بابت همچنان به روی شما و سایر عزیزان بیت شما باز و روز افزون است تعجب است که چرا بر خلاف نظر غالب دوستان اعم از جناح چپ و راست که شرایط کنونی کشور را بسیار حساس و گذر منطقی و عقلانی از آن را ضرورت حفظ و تداوم نظام وا نقاب و منافع ملی میدانند شمشیر از رو بستهاید و اقدامات خیر خواهانه و دولسوزانه شخصیتهای برجسته و خدمتگذاران صدیق انقلاب را به رودرویی با نظام و اقدام علیه امنیت ملی کشور تفسیر نمودهاید آیا احتمال نمیدهید که اعتراض مردم و نخبگان و جناحهای سیاسی کشور درباره انتخابات برای کشف حقیقت و رفع ابهام از ذهنها باشد. دوستانی که تحقیق درباره بسیاری از مسایل تاریخی و از جمله تحقیق درباره جعلی بودن هولوکاست را که از سوی رییس جمهور محترم طرح و در دنیا جنجال وسیعی براه اندخت حق مسلم آزاداندیشان و تاریخ دانان ومخالفت با آن را خلاف دموکراسی و آزادی بیان و اندیشه دانسته و گلایه دارند که چرا در طرح تحقیق از یک موضوع تاریخی اینقدر عصبانیت و آشفتگی وجود دارد چرا اجازه تحقیق درباره مساله ساده انتخابات را نمیدهند و یا در مورد یادگار امام جناب آقای حاج سید حسن آقا خمینی، آیا هیچ دلیل موجهی از حجت شرعی یا مشکل شخص و امثال آن پیدا نمیشود که به ناچار به دروغ پردازیهای هدفمند دهها بولتن و جعلیات بعضی از چهرههای پشت صحنه تخریب روی میآورند ودر این روزها مکرر ملاقات ایشان را بامراجع یا سفر به فرانسه و یا شرکت در جلسات سران اصلاحات وکاندیداتوری ریاست جمهوری القاء میکنندو دانسته یا ندانسته براساس آنها نظریهپردازی و قضاوت نمود و جالب اینجاست که تمام خبرهایی همانند این، دروغ و بیاساس بوده و بعید است گویندگان از دروغ بودن بیاطلاع باشند اکنون بهتر که در این مجال یک تقسیمبندی اولیه وکلی ارایه دهم و قضاوت را در مورد افراد و گروهها به خود مردم واگذارم.
طییف اول، آنانکه با هدف خیرخواهی و مصلحت اندیشی نصحیت و نقد و تذکر دارند ولی از دو نکته غافلند اول اینکه خیرخواهی و نقد هیچ گاه با ادبیات بد اخلاقی و هتک و اهانت قابل جمع نیست و دوم اینکه نصحیت و نقدو اعتراض چرا قبل از اینکه در فضای رو در رو و صمیمانه انجام شود در فضای غوغاسالاری و رسانهها طرح و پیگیری میشود مردم به خوبی بین ادبیات دوستی و خیرخواهی یا ادبیات تحکم و انتقام و تخریب و طلبکاری فرق قائلند قطعا از نگاه آنان یک مقاله یا سخنی که در آن پیش داوریها و قضاوتهای نابجا وجود دارد را نمیتوان با یک جمله به ظاهر قصد خیرخواهی تطهیر نمود چه کسی امروز میتواند ادعا کند که در زمان امام و پس از آن باب نقد و اعتراض و نصیحت صحیح بر روی مردم و نخبگان بسته بوده است که آنان مجبور به شیوههای ناصواب باشند.
گروه دوم، آنانکه تیرگی و سیاهی و ارزش ستیزی بر باطن آنان سایته انداخته است و نمیتوانند در برابر پاکان وخوبان و آزاد صفتان صف آرایی نکنند در حقیقت جنس و فکر و عمل آنان شیطانی است و در همه ادوار تاریخ بشریت بودهاند و هیچکدام از پاکان و صالحان و پیامبران و امامان و دودمان آنان بی نصیب از حملات و هتاکی آنان نبودهاند و قهرا امام و پیروان راستین امام ودودمان آنان نیز بینصیب نخواهند ماند.
گروه دیگر افراد، خانوادهها، حکومتها، احزاب و انجمنهایی که در حوادث قبل و بعد از پیروزی، خواسته یا ناخواسته در برابر امام و انقلاب صف آرایی کردهاند و متحمل خسارتهای جانی و مالی و اجتمای شدهاند طبیعی است که نگاه آنان به امام یاران و دودمان امام دوستانه نیست البته در میان این گروه هم بسیار بودهاند کسانی که با عقل و انصاف بر کینه و حب و بغض شیطانی و شخصی خود غلبه کردهاند و همگام و همراه مردم شدهاند و تا مرز شهادت هم پیش رفتهاند.
گروه دیگر منتقدین و متعرضینی که بد اخلاقی و بیپروایی بر اندیشه سیاسی و حتی مکتبی آنان سایه انداخته است و ادبیات آنان هتک حرمت و پرخاشگری و سیتزه جویی و دشمن تراشی و فرافکنی ومهم تر از همه خود برتر بینی در همه حوزههاست و متاسفانه بعضی از اصحاب رسانهها و مطبوعات از این طایفهاند کان هیچ فردی از گزند آنان مصونیت ندارد و اینجانب با قاطعیت میگویم که بسیاری از تنشها و اختلافات و کینهها از کانون بغض این رسانهها شکل گرفته و متاسفانه رو به توسعه است و اگر رویه آنان را در راستای دوستی و خدمت به نظام وامام وولایت و مردم تفسیر کنیم قطعا برای ایجاد شکاف و نهایت آسیبپذیری نظام نیازی به دشمن خارجی و داخلی نیست و باید همه ما به خدا پناه ببریم از اینکه این افراد بخواهند در دفاع از اسلام و امام و نظام به حربه سب و لعن و تكفیر رو بیاورند در این کشور انشاءالله هیچگاه کودتای نظامی ومخملی و نارانجی و امثال آن شکل نخواهد گرفد و این هم یک اهانت بزرگ تاریخی به نظام وا مام ورهبری و مردم است که درباره آنان چنین قضاوتی باشد ولی اگر قرار باشد کودتای مخملی و نرم اتفاق بیافتد اول کودتای اخلاقی و هتاکی و شایعه پراکنی و فرهنگی شکل میگیرد و خواص و نخبگان و پیشگامان نهضت و آزاد اندیشه و دلسوزان واقعی ملت و اسلام و حتی دودمان امام از گزند حرافان و مدعیان در امان نمیمانند و در حیرت از وظیفه صبر و سکوت یا فریادو اعتراض و دفاع از خود که سختترین آزمایش است متاصل و ناتوان میشوند. آری اگر این راه و رسم ادامه یابد و حرمت و اخلاق انسانها فدای برداشت ها متحجرانه و یک سویه بعضی از قلم بدستان گردد همه چیز در راه هست راستی این داستان تمامیت خواهی کی به پایان میرسد و راستی هر که با ما نیست دشمن است از کدام فرهنگ از کدام رفتار امام و گفتار امام و ولایت شکل گرفته است که یک روزنامهچی یا نویسنده چنین تصور کند که در این کشور باید همه افراد حتی در جایگاه مرجعیت، استاد حوزه و دانشگاه، مبارزان سیاسی و انقلابی و دودمان امام از معبر تفکرات سیاسی آنان مشروعیت پیدا کنند و خارج از دايره آنان به نفاق، توطئه براندازی نظام وابستگی به اجانب، لیبرال و سکولار و دهها برچسب دیگر متهم کردند.
چرا افرادی تصور میکنند که فقط آنان عصاره اسلام ناب و ولایت و یا معجون کامل ارزشهای انسان و سرآمد معرفت و اخلاق و دینشناسی و به تعبیر بهتر میزان الاعمال یک ملت بزرگ و انقلابی هستند كه به هركس كه باب ميلشان بود نمره قبولي والا مردود و يا هم كلاس نفوذيها و بيگانهپرستان و منافقين شده و نهايت كارنامه مهدورالدم بودن آنها امضا شود و جالب است كه بعضي از آنان كه سواد متعارف و معمولي هم ندارند بر كرسي قضاوت تعيين حد علمي و فقاهت و شان رجال سياسي و نخبگان كشور نشستهاند و اخيرا پاي بعضي از عليا مخدرات نيز به اين معركه باز شده است و عليرغم داشتن نظرات افراطي بر ناصواب بودن حضور زنان در عرصههاي مديريت كشور تعيين شان و منزلت آسماني و زميني حسيني و يزيدي، اعتبار و عدم اعتبار افراد و جريانات با سابقه انقلاب را برعهده گرفتهاند. آيا ما انتظار داريم جامعه در وراي يك چنين بيانصافيهايي به ساحل وحدت و آرامش برسد و ريشه افراطيگري و تعصب و تحجر خشكانيده شوند و در لايههاي زيرين آن داستان غمانگيز بازداشتگاه كهريزك رقم نخورد. كجانديشان بايد بدانند كه سرانجام مقالههاي امثال رشيدي مطلق درباره امام در سال 56 و بعضي از سردبيران مجهولالهويه خبرگزاريها در زمان حاضر به يك چيز ختم ميشود و مجددا تاكيد ميكنم سخنان و تحليلهاي بيپايه و قضاوتهاي غيرمنصفانه افراد و جناحها را درباره بزرگان يا دودمان امام نميتوان با لعاب كمرنگ خيرخواهي و دوستي با امام تقويت نمود.
گروه پنجم آنان كه منصب و قدرت بر ايشان يك موهبت و ذخيره و سرمايه است و عملا مايل نيستند كه در رقابت جدي گوي قدرت را از دست بدهند. طبيعي است آنان با هر كس كه در مظان كسب قدرت باشد با احتياط و بدبيني و حتي دشمني و تخريب برخورد ميكنند چه آن فرد تمايل به قدرت داشته باشد يا نداشته باشد داستان مجعول كانديداتوري آقاي حاج حسن آقا خميني براي دوره يازدهم رياست جمهوري و داستان اهانت سايت پارتيزان درسال 1386 به ايشان و نقل قولهاي محفلي ورسانهاي سال 1387 درانتخابات دهم از اين قماش است. از هم اكنون با ارائه كدهاي جعلي و تحليلهاي خودساخته اصل حضور ايشان در رقابت انتخابات 4 سال ديگر را مسلم گرفته و توپ چيها شروع به شليك كردهاند و عذرشان المامور معذور است و سايتهاي نصيحت -تهديد- اهانت به كار افتادند. افرادي ميگويند كه شان دودمان امام نيست كه در سياست دخالت كند و اين را مستند به اظهارنظر امام ميكنند در حالي كه چنين امري بالكل بيپايه و اساس است. بعضيها ميگويند شان دودمان امام نيست كه جناحي باشند. البته اين نكته مهمي است و تاكنون نيز چنين بوده است، ليكن از نگاه آنان فراجناحي دودمان امام يعني قطع همه نوع علقه اخلاقي و سياسي و عاطفي با جناح مخالف آنان به اين معني كه اگر جناب آقاي حاج سيد حسن آقا خميني حتي از باب اظهار همدردي به عيادت يا بازديد آنان برود، فرياد وا اسلاما و اماما بلند ميشود كه ايشان به ديدار خانواده زندانيان و يا آقاي بهشتي و امثالهم رفته است و تيترهاي كذايي بعضي از خبرگزاريها و سايتها كه متاسفانه بعضي از آنان دولتي و يا درسايه حمايت دولتاند و اينجانب با توجه به اين كه سي سال است فعاليت و سياست خبرگزاريهاي رسمي را از نزديك مشاهده ميكنم همانند امروز سراغ ندارم يك خبرگزاري رسمي مطلبي را همانند سفر يادگار امام به فرانسه جعل كند و پس از تكذيب موسسه نيز اصرار بر صحت جعل خود داشته باشد.
تمامي اينها ناشي از توهم رقابت است كه به تعبير قرآن كريم (يحسبون كل صيحه عليم ) گمان ميكنند كه فريادي عليه آنان است و چه بسا كابوس شخصيت دودمان امام خواب را از آنان گرفته باشد كه با سراسيمگي خبر جعل كرده و موكد براه مياندازند كه حاج حسن آقا خميني در جلسه سران اصلاحات رسما نامزدي خود را اعلام كرده است، حضرات آقايان هاشمي و موسوي خوئينيها و خاتمي چنين و چنان گفتند يا دختران بزرگوار امام دوباره حضور يا عدم حضور يادگار امام در فلان جلسه ابزار رضايت يا نارضايتي كردند و تعجب اين كه بسياري از اين تحليلها و برداشتها در بعضي از بولتنهاي نهادها و ارگانها نيز با آب و تاب منعكس ميگردد، اگر نگوييم كه اصل اخبار نيز ساخته و پرداخته آنان است.
جناب آقاي لاريجاني هر كس در اين وانفساي معرفت و صداقت به گونهاي دين خويش را به امام ادا كرده است. حوادث اين روزها يادآور گذشته دور تاريخ ما است، ولي بگذاريد از اين تلخيها بگذرم. در اين مجال تا اندازهاي خيال دوستانتان را آسوده كنم و با شناختي كه از بيت شريف امام دارم عرض كنم كه زحمت تحليل و تهديد به خود راه ندهيد و مطمئن باشيد كه رقابت شكل نميگيرد و جمعبندي من راجع به بيت شريف امام اين است:
1-آنان هرگز مرعوب نميشوند.
2-مفتون اسم و نام و رسم نيستند.
3-آزادانه و شجاعانه از حق وانصاف و عدالت و اسلام ناب دفاع ميكنند.
4-همواره در خط اصيل امام و حفظ نظام بوده و خواهند بود.
5-انشاءالله سرنوشت و جايگاه آنان با دست لطف الهي رقم خواهد خورد كما اين كه در مورد امام و ياران راستين او چنين بوده است.
والسلام علیکم و رحمه الله
محمدعلي انصاري